به یاد ماندنی ترین افسانه شیرین سخن
نوشته شده توسط : دل سوخته

دوست دارم بروم سر به سرم نگذارید

گریه ام را به حساب سفرم نگذارید

دوست دارم که به پابوسی ِ باران بروم

آسمان گفته که پا روی پرم نگذارید

اینقدر آینه ها را به رخ من نکشید

اینقدر داغ جنون بر جگرم نگذارید

چشمی آبی تر از آیینه گرفتارم کرد

چشمی آبی تر از آیینه گرفتارم کرد

بس کنید، این همه دل دورو برم نگذارید

آخرین حرف من این است: زمینی نشوید

فقط ، از حال زمین بی خبرم نگذارید

 





:: بازدید از این مطلب : 457
|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 5 خرداد 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: